♥♥حتما بخونيد زيباست پشيمون نميشيد خيلي قشنگه♥♥
♥♥بار اول که ديدمش تو کوچه بود يه لباس گل گلي تنش بود ، با موهاي خرمايي....♥♥
♥♥اومد طرفم و گفت :داداشي مياي با هم بازي کنيم؟؟؟♥♥
♥♥بيا ديگه . . . ♥♥
♥♥از چشاي نازش التماس ميباريد ،خيلي کوچيک بودم اما دلم لرزيد !♥♥
♥♥همون يه نگاه اول عاشقش شدم،♥♥
♥♥سه سال ازش بزرگتر بودم قبول کردم و باهاش بازي کردم !♥♥
♥♥سالها گذشت هر روز خودم مدرسه ميبردمش!♥♥
♥♥آخرش گفت: تو بهترين داداش دنيايي!♥♥
♥♥داغون شدم که عشقم منو داداش صدا ميزنه !♥♥
♥♥گذشت و گذشت شب عروسيش خودم راهيش کردم.......♥♥
♥♥ماشين خودم ماشين عروسيش بود ، خودم رانندش بودم !♥♥
♥♥خودم اشکاشو پاک کردم با چشماي گريون بازم گفت:♥♥
♥♥تو بهترين داداش دنيايي!!!♥♥
♥♥سالها گذشت که تصادف کرد و واسه هميشه رفت.......♥♥
♥♥و حتي يه بار نتونستم بهش بگم آخه ديونه من عاشقتم ميميرم برات،،،،،♥♥
♥♥چشماي تو همه دنيامه،،،،،♥♥
♥♥يه شب شوهرش دفتر خاطراتشو آورد به من داد......♥♥
♥♥و اشکاشو پاک کرد و رفت..........♥♥
♥♥وقتي خوندمش مردم، نابود شدم ،♥♥
♥♥نوشته بود:
♥♥داداشي دوست داشتم عاشقت بودم ،اما ميترسيدم بهت بگم ميترسيدم........♥♥
♥♥داداشي اميدوارم زود تر از تو بميرم که اينو بخوني........♥♥
♥♥داداشي بهم فش ندي،♥♥
♥♥داداشي ببخش عاشقتم،♥♥
♥♥داداشي همه آرزو هام تو بودي♥♥